گفتگو درباره واژه گزارش تخلف مطلق نویسه گردانی: MṬLQ مطلق . [ م ُ طَل ْ ل َ ] (ع ص ) خرمابن گشنی یافته . (از اقرب الموارد). و رجوع به تطلیق شود. || طلاق داده شده . رهاشده . مورد توجه واقع نگردیده : آن عالم دین که از حکیمان عالم جز از اونشد مطلق .ناصرخسرو. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه واژه معنی قائل به مطلق این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. رحیم آباد مطلق رحیم آباد مطلق . [ رَ دِ م ُ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ریوند بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور. سکنه ٔ آن 112 تن . آب آن از قنات . محصولات عمده ٔ آن ... جلال خالقی مطلق جلال خالقی مطلق، ادبشناس، پژوهشگر و شاهنامهشناس ایرانی است. تولد او در ۲۰ شهریور ۱۳۱۶ در تهران بود. تحصیلات دبیرستانی را در تهران انجام داد. دورهه... بهمن نامور مطلق بهمن نامور مطلق (متولد ۱۳۴۱) نشانهشناس ایرانی و استادیار گروه فرانسه دانشگاه شهیدبهشتیست. او پس از سپری شدن کارشناسی مترجمی زبان فرانسه برای ادامه ت... عموم و خصوص مطلق این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود