اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مظلمة

نویسه گردانی: MẒLM
مظلمة. [ م َ ل َ م َ ] (ع مص ) بیدادی کردن . (تاج المصادر بیهقی ). بیداد کردن . ج ، مظالم . (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
مظلمة. [ م َ ل ِ م َ ] (ع اِمص ) دادخواهی و داد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). آنچه که از ظالم طلبی و اسم است آنچه را که به ظلم از تو اخذ شده ...
مظلمه . [ م َ ل ِ م َ ] (از ع ، اِمص ) ظلم و ستم و جور و تعدی و ستمگری و بی مروتی و بی انصافی و زبردستی و گناه . (ناظم الاطباء). در تداول فار...
مزلمة. [ م ُ زَل ْل َ م َ ] (ع ص ) مؤنث مزلم . زنی که دراز نباشد: أمراءة مزلمة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
مظلمه کار. [ م َ ل ِ م َ / م ِ ] (ص مرکب ) ظالم و بیدادگر. (آنندراج ). ظالم و بیداد و بی انصاف و ستمگر. (ناظم الاطباء).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.