مغتنم
نویسه گردانی:
MḠTNM
مغتنم . [ م ُ ت َ ن ِ ] (ع ص ) غنیمت شمارنده . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به اغتنام شود. || دارای غنیمت و توانگر شده و دولتمند. (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
مغتنم . [ م ُ ت َ ن َ ] (ع ص ) غنیمت شمرده شده ۞ و هر چیز گرانمایه که به آسانی دستیاب نشود و هر چیز با قدر و قیمت و نفیس . (از ناظم الاطب...