مقدم
نویسه گردانی:
MQDM
مقدم . [ م ُ دَ ] (ع اِ) وقت اقدام ، و گویند هو جری ٔ المقدم ؛ او در هنگام اقدام دلیر است . (منتهی الارب ). وقت و هنگام پیش رفتن و پیش آمدن و اقدام . هو جری ٔ المقدم ؛ او در پیش آمد و اقدام باجرأت است ، و در معیار گوید که گویا مصدر است از «افعال » مانند مخرج و مدخل . || دلیری و کوشش و جهد. (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
قشلاق مقدم طیول . [ ق ِ م ُ ق َدْ دَ ] (اِخ ) قشلاقی جزء دهستان گرمادوزبخش کلیبر شهرستان اهر واقع در 20 هزارگزی شمال آبش احمدلو و 4 هزارگزی را...
المیرا شریفی مقدم (زادهٔ ۱۸ خرداد ۱۳۶۰ تبریز) گوینده و مجری اهل ایران است، که در رادیو صدا و سیما و شبکهٔ خبر فعالیت میکرد.[۱][۲][۳] شریفی مقدم از دی...
قشلاق مقدم اوزبک . [ ق ِ م ُ ق َدْ دَ اُزْ ب َ ] (اِخ ) قشلاقی جزء دهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر واقع در 22 هزارگزی شمال آبش احمدلو و 5 ه...