مقنع. [ م ُ ن ِ ] (ع ص ) اقناع کننده . راضی کننده . خرسند کننده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
: مقنعی که دل خرسند گرداند نشنوده ام و مشبعی که غلت ضمیر بنشاند استماع نکرده . (نفثة المصدور چ یزدگردی ص
11).
-
جواب مقنع ؛ پاسخی بسنده . پاسخی که شنونده را راضی کند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
|| آن که سر را راست می دارد و به چپ و راست التفات نمی کند و نگاه را موازی در میانه ٔ دو دست قرار می دهد. ج ، مقنعون ، قوله تعالی
: مهطعین مقنعی رؤسهم
۞ . (ناظم الاطباء). و رجوع به اقناع شود.