مکر
نویسه گردانی:
MKR
مکر. [ م َ ] (ع اِ) ج ِ مَکرَة.(ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به مکرة شود.
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
مکر.[ م َ ] (ع اِمص ، اِ) فریب . (منتهی الارب ). فریب . ریو. تنبل و حیله و خدعه و فریب دادگی و تزویر و ریا و دورویی و غدر. (ناظم الاطباء). فری...
مکر. [ م َ ] (ع مص ) بدسگالیدن . (تاج المصادر بیهقی )(ترجمان القرآن ). بدسگالیدن و فریفتن . (مجمل اللغه ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج...
مکر. [ م َ ک َ ] (ع مص ) سرخ گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مکر. [ م َ ک َرر ] (ع اِ) حرب جای . (منتهی الارب ) (آنندراج ). میدان جنگ و جای کارزار. (ناظم الاطباء). جای برگشتن و حمله آوردن در جنگ . (از ...
مکر. [ م ِ ک َرر ] (ع ص ) برگردنده و حمله آورنده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کَرّار. (از اقرب الموارد). || فرس مکر؛ اسب جنگ ...
این واژه عربی است و پارسی آن دریژ می باشد که واژه ای اوستایی است