گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ملک فریب نویسه گردانی: MLK FRYB ملک فریب . [ م َ ل ِ ف ِ / ف َ ] (نف مرکب ) فریبنده ٔ پادشاه : ملک فریب نهاده ست خویشتن را نام کش از عطای تو ای شاه خوب شد احوال .عنصری . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود