منصور
نویسه گردانی:
MNṢWR
منصور. [ م َ ] (اِخ ) ابن محمد الشیخ ، مکنی به ابوالعباس ، پنجمین از شرفای حسنی مراکش (986-1012 هَ . ق .). (یادداشت مرحوم دهخدا).
واژه های همانند
۱۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
قاسم منصور. [ س ِ م َ ] (اِخ ) ابن علی عیانی مشهور به المنصور باﷲ و مکنی به ابوالحسین . از پیشوایان زیدیه ٔ یمن است . وی قریب به صد تألیف...
قاضی منصور. [ م َ ] (اِخ ) عبداﷲبن علی بخاری ملقب به تاج الدین و مشهور به قاضی منصور و مکنی به ابوعبداﷲ از اکابر علمای حنفیه و از مردم سج...
منصور بلاغی . [ م َ ب ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان حسین آباداست که در بخش دیواندره ٔ شهرستان سنندج واقع است و 240 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغراف...
خاقان منصور. [ ن ِ م َ ] (اِخ ) لقب سلطان حسین میرزا کرت است .رجوع به حبیب السیر ج 3 چ تهران صص 241 - 260 شود.
منصور مؤمنی . [ م َ رِ م ُءْ م ِ ] (اِخ ) رجوع به منصور باﷲ شود.
منصور بهرامی (متولد ۱۳۳۵ در اراک) تنیسور حرفهای ایرانیالاصل مقیم کشور فرانسه است.
از سن ۶ سالگی با توپ تنیس آشنا گردید.او ابتدا به دلیل نبودن امک...
صدقه بن منصور بن دبیس المزیدی النشیری الاسدی و شهرتش ابوالحسن است و امیر صحرای عراق بود و او شهر حله را بنا کرد. حاکم بنی مزیاد پس از مرگ پدرش در سال ...
قره چی منصور. [ ق َ رَ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان دیره ٔ بخش گیلان غرب شهرستان شاه آباد واقع در 47 هزارگزی شمال باختر گیلان غرب و 4 هزارگزی س...
چچگلوی منصور. [ چ ِ چ َ ی ِ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نازلو بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه که در 9هزارگزی شمال خاوری ارومیه و 7هزارگزی شم...
منصور دوانیقی . [ م َرِ دَ ] (اِخ ) رجوع به منصور ابوجعفربن محمد شود.