گفتگو درباره واژه گزارش تخلف مو نویسه گردانی: MW مو. [ م ُ ] (ضمیر) صورتی از «من » ضمیر اول شخص مفرد.تلفظی از من که در برخی از لهجه ها هست : تو مست و مو دیوانه ، ما را که برد خانه صد بار ترا گفتم کم خور دو سه پیمانه . مولوی .رجوع به من شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه واژه معنی مو مو. (اِ) ۞ هر یک از تارشکلها که در روی پوست حیوانات و در روی بعض مواضع بدن انسانی پدیدار است و به تازی شَعْر گویند. (از ناظم الاطباء).... مو مو. [ م ُ ] (اِ صوت ) میو. آواز گربه . (ناظم الاطباء) (انجمن آرا) (آنندراج ). حکایت آواز گربه . اسم صوت گربه . (یادداشت مؤلف ). صدای گربه باشد... مو مو. (یونانی ، اِ) نام حرف میم یونانی . (فهرست ابن الندیم ). مو مو. [ م َ/ م ُ ] (اِ) ۞ درخت انگور که رز نیز گویند. (ناظم الاطباء). درخت انگور است . (انجمن آرا) (آنندراج ). تاک . رز. تنک . میوانه . انگور. کر... مو مو. (معرب ، اِ ) ۞ گیاهی است از تیره ٔ چتریان که آن را شوید بری نیز گویند و دارای خواص زیادکننده شیر و قاعده آور است و مدر نیز می باشد. اثا... مو به مو این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. موی مروخ پماد مو پماتوم موی مروخ. پُماتوم، پماد مو (انگلیسی: pomatum/Pomade)پماد/مروخ/روغن یا ژل مو ماده ای است چرب و مومی یا آب پایه آب که برای آراستن و حالت دادن مو به کار ... گرد مو پودر حجم دهنده مو گرد مو. [کَ دِ]. (ا. مر). گرد یا پودر حالت دهنده مو. پودر مو گردی است که موها را حالت داده موهای باریک تنک را پرپشت و حجیم می نماید. پودر حالت دهنده م... موء موء. [ م َ ] (ع مص ) بانگ کردن گربه . (منتهی الارب ) (المصادر زوزنی ). مواء. (منتهی الارب ). موء موء. (ع مص ) بانگ کردن گربه . مواء. (ناظم الاطباء). بانگ کردن گربه . (تاج المصادر بیهقی ). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی صفحه ۱ از ۴ ۲ ۳ ۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود