موسی
نویسه گردانی:
MWSY
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن محمد (المهدی ) ابن ابی جعفر منصور، مکنی به ابومحمد و معروف به الهادی ، از خلفای بنی عباس در بغداد بود. به سال 144 هَ . ق . در ری متولد شد و در سال 169 پس ازمرگ پدر به خلافت رسید، ولی برادرش هارون الرشید وقتی که او به گرگان بود، از مردم برای خود بیعت گرفت و موسی و مادرش با همه ٔ کوششهایی که کردند نتوانستند هارون را خلع کنند تا در سال 170 هَ . ق . پس از یک سال و سه ماه خلافت درگذشت . وی خلیفه ای دلیر و بخشنده بود و به شعر و ادب آشنایی داشت . (از الاعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۱۷۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۴ ثانیه
بستان موسی بن بغا. [ ب ُ ن ِ سَب ْ ن ِ ب ُ ] (اِخ ) محلی در اسفل واسط. رجوع به ابن اثیر ج 7 ص 134 شود.
اصطرلاب عصای موسی . [ اُ طُ ب ِ ع َ ی ِ سا ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نوعی از اقسام اصطرلاب است . رجوع به اسطرلاب شود.
حفر ابی موسی الاشعری . [ ح َ ف َ رُ اَ سَل ْ اَ ع َ ] (اِخ ) موضعی بر جاده مکه به بصرة و آن چاههای آب است که ابوموسی اشعری در راه حاج حف...
ده کهنه موسی محمدتقی . [ دِه ْ ک ُ ن َ سا م ُ ح َم ْ م َ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پشتکوه بخش اردل شهرستان شهرکرد. واقع در 11هزارگزی جن...
موسی بن میمون ( به زبانهای دیگر (( Mosheh ben Maimon (משה בן מימון), called Moses Maimonides and also known as Mūsā ibn Maymūn (Arabic: موسى بن میمون...
مدفن موسی و هارون
حضرت موسی و هارون از طرف خدا مامور شدند به جانب کوه هور رهسپار شوند چون به آن مکان رسیدند حضرت هارون وفات یافت و حضرت موسی او ر...
موصی . (ع ص ) وصیت کننده و آنکه وصیت میکند. (از ناظم الاطباء). وصیت گذار. وصیت کننده . آنکه وصیت کرده . (یادداشت مؤلف ).وصیت کننده . و شرط اس...
موصی . [ صا ] (ع ص ) وصیت کرده شده . (ناظم الاطباء).- موصی الیه ؛ موصی له . وصی . (یادداشت لغت نامه ). رجوع به ترکیب موصی له شود.- موصی به ...
موصی . [ م ُ وَص ْ صا ] (ع ص ) اندرزکرده شده . (ناظم الاطباء). || وصیت کرده شده . (از غیاث ) (آنندراج ). رجوع به موصی [ صا ] شود.