گفتگو درباره واژه گزارش تخلف مولد نویسه گردانی: MWLD مولد. [ مُل ْ ] (انگلیسی ، اِ) ۞ (اصطلاح مطبعی ) محلی است در ماشین حروفچینی جدید که سطر ماتریس در آنجا قرار می گیرد یعنی جلو دهنه ٔ دیگ سرب و دیگ سرب به آن نزدیک شده شکل حروف ریخته می شود. (راهنمای فن چاپ ص 79). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه واژه معنی مولد مولد. [ م َ ل ِ ] (ع مص ) ولاد. ولادة. الادة. (ناظم الاطباء). ولادت . زادن . و رجوع به ولادة شود. مولد مولد. [ م َ ل ِ ] (ع اِ) زمان ولادت . (آنندراج ) (غیاث ). هنگام زادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). هنگام تولد. زایچه . گاه زادن . هنگام زاد... مولد مولد. [ ل ِ ] (ع ص ) امرأة مولد؛ زن زاینده . ج ، موالید، موالد. (ناظم الاطباء). مادر. (آنندراج ). || (از ماده ٔ ایلاد) پدیدآورنده . پیداآورنده .... مولد مولد. [ م ُ وَل ْ ل ِ ] (ع ص ) تولیدکننده و زاینده و پرورنده . (ناظم الاطباء). زاینده : باقلا مولد ریاح است . (یادداشت مؤلف ).- مولداللعاب ؛ ... مولد مولد. [ م ُ وَل ْ ل َ ] (ع ص ) زاییده شده . || تولیدشده و پرورده شده و پیداشده . (ناظم الاطباء). چیزی که از اصلی بیرون آورندش . (از کشاف اصط... طهارت مولد این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. طبقه ٔ مولد خارجی طبقه ٔ مولد خارجی . [ طَ ب َ ق َ / ق ِ ی ِ م ُ وَل ْ ل ِ دِ رِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ۞ طبقه ٔ مولد خارجی که به نام های فلوژن ۞ یا طبقه ٔ... طبقه ٔ مولد داخلی طبقه ٔ مولد داخلی . [ طَ ب َ ق َ / ق ِ ی ِ م ُ وَل ْ ل ِدِ خ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) میان دسته های چوبی وآبکشی آغازی بافت پارانشیم و سلوله... طبقه ٔ مولد ریشه های فرعی طبقه ٔ مولد ریشه های فرعی . [ طَ ب َ ق َ / ق ِ ی ِ م ُ وَل ْ ل ِ دِ ش َ / ش ِ ی ِ ف َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) پریسیکل ۞ عبارت از یک یا چند طب... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود