اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مهذب

نویسه گردانی: MHḎB
مهذب . [ م ُ هََ ذْ ذِ ] (ع ص ) پاک کننده از عیوب . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
پهلوان مهذب . [ پ َ ل َ م ُ هََذ ذَ ] (اِخ ) رجوع به مهذب ... در حبیب السیر چ خیام (ج 3 ص 316 ،317، 320) شود.
محزب . [ م ُ ح َزْ زِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از تحزیب . گردآورنده ٔ گروهها. (از منتهی الارب ). گردآورنده ٔ گروهان و طوایف . کسی که گروه گروه ۞ م...
محضب . [ م ِ ض َ ] (ع اِ) چوب آتش کاو. (منتهی الارب ). کله کسو. مِحْضاء. محضاج . محضاء. استام . مسعر. || تابه که در آن گوشت بریان کنند. (من...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.