می
نویسه گردانی:
MY
می . [ م َی ی ] (اِخ ) الزیاده (1886-1941م .) ادیب و شاعری از مردم لبنان است . وی علاوه بر لغت عرب به لغت های اروپائی آشنائی داشت . در نهضت ادبی جدید سهمی به سزا دارد. او را مؤلفاتی است از آن جمله : باحثةالبادیة. المساوات . سوانح فتاة. و جز آن .
واژه های همانند
۱۰۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
می . (پیشوندفعلی ) مزید مقدم . پیش جزء فعل . پیشوندی که بر سر صیغه های ششگانه ٔ افعال ماضی و مضارع و امر درآید و بدان معنی استمرار و تأکید و...
می . [ م َ / م ِ ] (اِ) به معنی شراب انگوری است . (از فرهنگ جهانگیری ) (از برهان ). || مطلق شراب اعم از اینکه از انگور حاصل آید یا مویز و ...
می . (یونانی ، حرف ، اِ) مو. نام حرف دوازدهم از حروف یونانی ونماینده ٔ ستاره های قدر یازدهم و صورت آن این است : M (m).(از یادداشت مؤلف ).
می . [ م َ ] (اِخ ) رودخانه یا نهری است از انهار فارس در رامهرمز، آبش شیرین و گوارا، آب چشمه ٔ بوالفریس و چشمه ٔ سیدان بهم پیوسته رودخانه م...
می . [ م َی ی ] (اِخ )دختر طلابةبن قیس بن عاصم غسانی از ملوک عرب . این زن معشوقه ٔ ذی الرمة شاعر بود و شرح عاشقی آنان در ابتدای دیوان ذی ...
می. (مازنی )، مو. "بز می" - " موی بز".
می در زبان مازنی (تاپوری) به معنای مو می باشد.
نشان زمان حال ساده است که در ساختار شکل های پیوسته به فعل بطور پیشوند بکار می رود و می باید جدا از فعل خود نوشته شود... مانند: می روم و نه بشکل: میروم...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
جام می . [ م ِ م َ / م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پیاله ٔ شراب . قدح می . ظرف شراب : حافظ مرید جام می است ای صبا برووز بنده بندگی برسان ...