اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نائله

نویسه گردانی: NAʼLH
نائله . [ ءِ ل َ ] (اِخ ) دختر عمروبن طرب بن حسان . پدر وی از نسل عمالقه بود و در ولایت جزیره پادشاهی داشت . چون عمرو در جنگ کشته شد، مردم جزیره دختر اونائله را بشاهی برگزیدند. در حبیب السیر آمده است : او را [ نائله را ] بنا بر درازی شعرات زهار «زبا» می گفتند. (ج 1 ص 257). وی به خونخواهی پدر، جذیمةبن مالک [ از ملوک بنی لخم ] را فریفت و اسیر کرد و بکشت .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
نائله . [ ءِ ل َ ] (اِخ ) دختر فرافصه [ف َ ] از بزرگان قبیله ٔ کلبیه و نصرانی مذهب بود. به دین اسلام و همسری عثمان درآمد و تا پایان عمر به ...
نائله . [ ءِ ل َ ] (اِخ ) دختر سعد صحابیه است . (منتهی الارب ).
نائله . [ ءِ ل َ ] (اِخ ) (ابو...) ابونائله سلکان بن سعد صحابی است . (منتهی الارب ). رجوع به ابونائله شود.
نائلة. [ ءِ ل َ ] (اِخ ) اسم صنم ذکر مع الاساف لانها متلازمان . (معجم البلدان ). نام بتی است . (آنندراج ). نام زنی و بت . (منتهی الارب ). نام ...
نعیلة. [ ن ُ ع َ ل َ ] (ع اِ مصغر) تصغیر نعل است . (منتهی الارب ). رجوع به [ نَعْل ] شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.