اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ناخن پیرا

نویسه گردانی: NAḴN PYRʼ
ناخن پیرا. [ خ ُ ] (اِ مرکب ) ناخن گیر. ناخن چین . ناخن پیرای . رجوع به ناخن پیرای شود : و اگر بدین کفایت نکند به ناخن پیرا بردارند تا خون تمام برود. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
ناخن پیراء. [ خ ُ ] (اِ مرکب ) ناخن پیرا. ناخن پیرای . مقص . مقراض : و سنبل را نخست با ناخن پیراء ببرند پس اندر هاون بکوبند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.