اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نام

نویسه گردانی: NAM
نام . [ مِن ْ ] (ع ص ) نما المال نموا، زاد و کثر، فهو نام . نماالانسان ، سمن ، فهو نام . (معجم متن اللغة). رجوع به نامی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
بها و نعم . [ ب ِ وَ ن ِ م َ ] (ع صوت مرکب ) که خوب . که بسیار خوب : اگر بار یابمی خود، بها و نعم و اگرنه بازگردم . (تاریخ بیهقی ). اگر به ...
نعم کردن . [ ن َ ع َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اجابت کردن . رجوع به نعم شود : ور بدین حاجتم نعم نکنی نعم من ز بخت لا باشد.مسعودسعد.
نعم گفتن . [ ن ِ ع َ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) بله گفتن . قبول کردن . اجابت کردن : نعم گفت و برجست و برداشت گام که دانست خلقش علیه السلام .سعد...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
بی لا و نعم . [ وُ ن َع َ ] (ق مرکب ) (از: بی + لا، بمعنی نه + نعم ، بمعنی آری ) بدون گفتن نه یا آری . لا و نعم نگفتن . || بدون کوچکترین ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ صفحه ۱۴ از ۱۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.