نامة
نویسه گردانی:
NAM
نامة. [ نام ْ م َ ] (ع ص ، اِ) تأنیث نام ّ است . (از اقرب الموارد). رجوع به نام ّ شود. || حیاةالنفس . (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). حیات نفس . (منتهی الارب ). || حس و حرکة. نأمة. (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة) حس . جنبش . (منتهی الارب ). معروفتر آن نأمة [ با همزه ] است . (معجم متن اللغة). || اسکت اﷲ نامته ؛ ای امامة. (منتهی الارب ). جرسه و ماینم علیه من حرکته : اماته . (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۲۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۲ ثانیه
شب نامه . [ ش َ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) نامه که در شب نویسند. نامه که نویسند و در شب منتشر سازند. اختفاء و پنهان ماندن نویسنده و نشرکننده را....
غم نامه . [ غ َ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) نامه ای که حکایت از غم و اندوه کند. نامه ٔ غم انگیز : چو مادر فروخواند غم نامه راسیه کرد هم جام و هم ج...
هم معنی facebook در زبان پارسی
نتنامه. [ن ِ م َ /م ِ] نامهیِ اینترنتی: نامهیی که با ابزارهایِ الکترونیکی و از راهِ اینترنت فرستاده میشود. ایمیل. نامهیِ الکترونیکی.
وبنامه. [و ِ م َ/م ِ] (ا) وبلاگ. صفحهیِ اینترنتیِ شخصی برایِ ثبتِ اندیشهها، نظرات، مطالب و….
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
دفترچه راهنما یا برنامه پیشنهادی برای مسافرت، (به انگلیسی:itinerary)