گفتگو درباره واژه گزارش تخلف نبزة نویسه گردانی: NBZ نبزة. [ ن ُ ب َ زَ ] ۞ (ع ص ) رجل نبزة؛ مرد که اکثر لقب گذارد مردم را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). مردی که بر مردمان بیشتر لقب گذارد. (از ناظم الاطباء). که بسیار بر مردمان لقب نهد. (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه واژه معنی نبذة نبذة. [ ن َ ذَ ] (ع اِ) ناحیة. (اقرب الموارد) (از مهذب الاسماء) (معجم متن اللغة). نُبْذة. گوشه و کرانه . یقال : جلس نبذة. (از منتهی الارب ) (از... نبذة نبذة. [ ن ُ ذَ ] (ع اِ) نَبذَة. رجوع به نَبْذة شود. نبضة نبضة. [ ن َ ض َ ] (ع اِ) یک جنبش رگ . (ناظم الاطباء). یقال : «رأیت ومضة برق کنبضة عِرق ». رجوع به نبض شود. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود