اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نبضة

نویسه گردانی: NBḌ
نبضة. [ ن َ ض َ ] (ع اِ) یک جنبش رگ . (ناظم الاطباء). یقال : «رأیت ومضة برق کنبضة عِرق ». رجوع به نبض شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
نبذة. [ ن َ ذَ ] (ع اِ) ناحیة. (اقرب الموارد) (از مهذب الاسماء) (معجم متن اللغة). نُبْذة. گوشه و کرانه . یقال : جلس نبذة. (از منتهی الارب ) (از...
نبذة. [ ن ُ ذَ ] (ع اِ) نَبذَة. رجوع به نَبْذة شود.
نبزة. [ ن ُ ب َ زَ ] ۞ (ع ص ) رجل نبزة؛ مرد که اکثر لقب گذارد مردم را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). مردی که بر مردمان بیشتر لقب گذارد. (از ن...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.