نتغ
نویسه گردانی:
NTḠ
نتغ. [ ن َ ] (ع مص ) عیب کردن کسی را. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة) (از المنجد). || گفتن در حق کسی چیزی که نباشد در وی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از معجم متن اللغة). غیبت کردن کسی را و گفتن در حق او آنچه در وی نبوده . (از المنجد). || خندیدن . خندیدنی به استهزاء، یا برخی از خنده ٔ خود را نهفتن و برخی را نمودن . (از معجم متن اللغة). به تمسخر لبخند زدن . پوزخند زدن .
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
نطق کردن . [ ن ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول ، سخنرانی کردن . سخن گفتن در انجمنی یا مجلسی برای گروهی . || خطبه خواندن . (از آنندراج از سفر...
کنون ناطق خمش گردد کنون خامش به نطق آید رها کن حرف بشمرده که حرف بی شمار آمد. 1- دوست گرامی در واژه نامه وآزه را مدخل نهاده و معنی می کنند نه بیت کامل...