اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نجابت

نویسه گردانی: NJABT
نجابت . [ ن َ ب َ ] ۞ (ع اِمص ) اصالت . بزرگواری . (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). پاکی نژاد و گرامی بودن آن . (ناظم الاطباء). نجیب بودن . باحسب بودن . از خانواده ٔ خوب بودن . (فرهنگ نظام ). نبالت . نیکوگوهری . پروز. نکوگهری : پیش ما عزیز باشد چون فرزندی که کدام کس بود این کار را سزاوارتر از وی به حکم پسر پدری و نجابت و شایستگی . (تاریخ بیهقی ص 335). || (مص )گرامی شدن . (غیاث اللغات ). گرامی و گرامی نژاد گردیدن . (آنندراج ). گوهری شدن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). نجیب شدن . (زوزنی ). رجوع به نجابة شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
نجابت . [ ن ِ ب َ ] (اِخ ) نجابت لاهوری (میر...) از پارسی گویان متأخر هند است . او راست :ما در این باغ نهال چمن تصویریم هست در خامه ٔ نقاش رگ...
نجابت . [ ن ِ ب َ ] (اِخ ) نجیب علی (میر...) بهونگامی . از پارسی گویان متأخر هند است . او راست :آب بقا زآن دهنم آرزوست بوسه بر آن لب زدنم آر...
پرهیز خودخواسته از لذت های ناروای جسمی و روانی (معنی امروزی). (https://www.cnrtl.fr/definition/chasteté) همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: 1-پاکدا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.