اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نجابت

نویسه گردانی: NJABT
نجابت . [ ن ِ ب َ ] (اِخ ) نجیب علی (میر...) بهونگامی . از پارسی گویان متأخر هند است . او راست :
آب بقا زآن دهنم آرزوست
بوسه بر آن لب زدنم آرزوست
شام غریبی دل من تیره کرد
پرتو صبح وطنم آرزوست .
(از تذکره ٔ صبح گلشن ص 504) (از قاموس الاعلام ج 6).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
نجابت . [ ن َ ب َ ] ۞ (ع اِمص ) اصالت . بزرگواری . (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). پاکی نژاد و گرامی بودن آن . (ناظم الاطباء). نجیب بودن . با...
نجابت . [ ن ِ ب َ ] (اِخ ) نجابت لاهوری (میر...) از پارسی گویان متأخر هند است . او راست :ما در این باغ نهال چمن تصویریم هست در خامه ٔ نقاش رگ...
پرهیز خودخواسته از لذت های ناروای جسمی و روانی (معنی امروزی). (https://www.cnrtl.fr/definition/chasteté) همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: 1-پاکدا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.