گفتگو درباره واژه گزارش تخلف نجیب الدین نویسه گردانی: NJYB ʼLDYN نجیب الدین . [ ن َ بُدْ دی ] (اِخ ) (خواجه ...) وی مدتی وزیر سلطان اویس ایلکانی فرمانروای بغداد بود ۞ . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه واژه معنی نجیب الدین نجیب الدین . [ن َ بُدْ دی ] (اِخ ) بهاءالملک . وی از طرف سلطان محمد خورازمشاه حکومت مرو داشت و چون در فتنه ٔ تاتار مغولان قصد مرو کردند، شهر ... نجیب الدین نجیب الدین . [ ن َ بُدْ دی ] (اِخ ) (شیخ ...) علی بن بزغش . از عرفای قرن هفتم هجری است . پدرش از شام به شیراز آمد و در آنجا توطن و ازدواج ک... نجیب الدین نجیب الدین . [ ن َ بُدْ دی ] (اِخ ) علی بن محمدجبل عاملی . از فقها و محدثان و شعرای امامیه ٔ عرب است . او راست : 1- حساب الخطأین . 2- شرح اثنا... نجیب الدین نجیب الدین . [ ن َ بُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن علی سمرقندی ، ملقب به نجیب الدین و مکنی به ابوحامد. از دانشمندان عهد خوارزمشاهی و معاصر امام فخر... نجیب الدین کحال نجیب الدین کحال . [ ن َ بُدْ دی ن ِ ک َح ْ حا ] (اِخ ) وی از یهودیان متعصب عهد سلطنت ارغون خان مغول بود. سعدالدوله وزیر یهودی ارغون خان که ... نجیب الدین گلپایگانی نجیب الدین گلپایگانی . [ ن َ بُدْ دی ن ِ گ ُ ی َ ] (اِخ ) از شاعران قصیده سرای قرن پنجم هجری است . وی در خدمت خواجه نظام الملک میزیسته و ن... نجیب الدین جرفادقانی نجیب الدین جرفادقانی . [ ن َ بُدْ دی ن ِ ج ُ دِ ] (اِخ ) رجوع به نجیب الدین گلپایگانی شود. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود