اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نظاره گاه

نویسه گردانی: NẒARH GAH
نظاره گاه . [ ن َظْ ظا رَ / رِ ] (اِ مرکب ) منظر. که بر آن نظر کنند. که آن را تماشا کنند. چشم انداز :
جای نظاره گاه چشم ترا
زلف گلبوی و روی گلگون باد.

مسعودسعد.


|| جائی که از آن نظر کنند. دیدگاه :
ای رخ و زلفت چنانک ماه به مشکین کمند
ساخته نظاره گاه بر سر سرو بلند.

سوزنی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
نظاره گاه . [ ن َ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) منظر. تماشاگه . که بر آن نظر افکنند. که بر آن به تماشا نظر افکنند. چشم انداز. منظره : مرا ز عشق تو آن بس...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.