نظاره گاه . [ ن َظْ ظا رَ
/ رِ ] (اِ مرکب ) منظر. که بر آن نظر کنند. که آن را تماشا کنند. چشم انداز
: جای نظاره گاه چشم ترا
زلف گلبوی و روی گلگون باد.
مسعودسعد.
|| جائی که از آن نظر کنند. دیدگاه
: ای رخ و زلفت چنانک ماه به مشکین کمند
ساخته نظاره گاه بر سر سرو بلند.
سوزنی .