اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نظام

نویسه گردانی: NẒAM
نظام . [ ن َظْ ظا ] (اِخ ) ابراهیم بن سیاربن هانی بلخی بصری ، مکنی به ابواسحاق و مشهور به نظام ۞ . از اعاظم دانشمندان عهد بنی عباس و از اجله ٔ علمای معتزله است در علم کلام و طبیعیات والهیات تبحر داشت ، و در عهد خلافت مأمون و معتصم شهرتی فوق العاده یافت ۞ ، فرقه ٔ نظامیه بدو منسوب است . تصنیفات او را تا صد جلد نوشته اند. وی به سال 221 هَ . ق . درگذشت . (از ریحانة الادب ج 4 ص 206). و نیز رجوع به خاتمه ٔ فهرست ابن الندیم و روضات الجنات ص 42 و الموسوعةالعربیةالمیسرة شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
نظام اصفهانی . [ ن ِم ِ اِ ف َ ] (اِخ ) رجوع به نظام الدین اصفهانی شود.
ابراهیم نظام . [ اِ م ِ ن َظْ ظا ] (اِخ ) رجوع به ابراهیم بن سیار شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظام طباطبائی . [ ن ِ م ِ طَ طَ ] (اِخ ) از پارسی گویان ایرانی الاصل هندوستان است و در ولایت گجرات سکونت داشت . او راست :از بس که داد عکس رخ...
نظام خوانساری . [ ن ِ م ِ خوا / خا ] (اِخ ) رجوع به نظام الدین خوانساری شود.
نظام نیشابوری . [ ن ِ م ِ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) حسن بن محمد. رجوع به نظام الدین حسن بن محمد شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
حسن نظام اعرج . [ ح َ س َ ن ِ ن َ ظْ ظا م ِ اَ رَ ] (اِخ ) ابن محمدبن حسین خراسانی نیشابوری . رجوع به نظام اعرج شود.
حسن نظام الملک . [ ح َس َ ن ِ ن ِ مُل ْ م ُ ] (اِخ ) رجوع به نظام الملک شود.
نظام استرابادی . [ ن ِ م ِ اِ ت ِ ] (اِخ ) (مولانا...) نظام الدین استرابادی متخلص و مشهور به نظام ، از شعرای قرن نهم و دهم ، در هرات سکونت د...
« قبلی ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ صفحه ۱۳ از ۱۸ ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.