اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نظام الدین

نویسه گردانی: NẒAM ʼLDYN
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن تاج الدین عمربن مسعود، از آل برهان (بنی مازه ) است که در بخارا امارت و هم ریاست مذهب حنفی داشتند. وی بر اثر اختلافی که با پدر داشت از آنجا فرار کرد و به مرو رفت و ازآنجا به دعوت قمرالدین ملک آموی بدان دیار عزیمت کرد و در آموی ساکن شد. عوفی که در حدود سال 600 هَ . ق . در مسافرت از مرو به بخارا، به دعوت وی به آموی رفته و چندی میهمان او بوده است وی را به کمال فضل و مهارت در سواری و اطلاع از دقایق ریاضی ستوده و از اشعار وی در لباب الالباب نقل کرده است از آنجمله است :
گر تافته دل را ز سر خیره سری
چشم تو کژی می کندای رشک پری
چون باد گری راست شدی نگذارم
تا بیش به چشم کژ به ما درنگری .

#


رنگ شفق از سرشک عنابی ماست
صبح صادق گواه بیخوابی ماست
از دیده بجای آب خون می بارم
وین نزد تو هم دلیل بی آبی ماست .
رجوع به لباب الالباب چ نفیسی صص 151-153 و ص 599 و مجمع الفصحا چ مصفا ج 3 ص 1410 و نیز رجوع به هفت اقلیم (اقلیم پنجم ) شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
نظام الدین سندی . [ ن ِ مُدْ دی ن ِ س ِ ] (اِخ ) مشهور به جام از سلاطین سند و از پارسی گویان آن دیار است ، پس از 48 سال حکمروائی به سال 91...
نظام الدین شامی . [ ن ِ مُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) از شاعران و فضلای قرن هشتم و اوایل قرن نهم تبریز ۞ و قدیمی ترین مورخان عصر تیموری است . او ر...
نظام الدین قاری . [ ن ِ مُدْ دی ن ِ ] (اِخ )محمود یزدی ملقب به نظام الدین و مشهور به شاعر البسه . از شاعران قرن نهم است . وی به تقلید ابوا...
نظام الدین قمری . [ ن ِ مُدْ دی ن ِ ق ُ ] (اِخ ) از شعرای قرن هفتم اصفهان و با کمال الدین اسماعیل و اثیرالدین اومانی معاصر است و به روایت ...
نظام الدین موذی . [ ن ِ مُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) ابراهیم بن محمدبن حیدر خوارزمی ، مکنی به ابواسحاق ، از شاعران و دانشمندان قرن هفتم و با یاقوت ...
نظام الدین هروی . [ ن ِ مُدْ دی ن ِ هََ رَ ] (اِخ ) عبدالحی . رجوع به نظام الدین عبدالحی بن عبدالوهاب شود.
نظام الدین هروی . [ ن ِ مُدْ دی ن ِ هََ رَ ] (اِخ ) از شعرای عهد سلطان حسین بایقرا و معاصر امیر علیشیر نوائی است . در هرات منصب قضا داشته ۞ ....
نظام الدین یزدی . [ ن ِ مُدْ دی ن ِ ی َ ] (اِخ ) محمود، شاعر البسه . رجوع به نظام الدین قاری شود.
قاضی نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) محمدولد ارشد مولانا شرف الدین حاجی محمد. در شمار اعاظم فقهای زمان میرزا ابوالقاسم بابر قلمداد میشد ول...
نظام الدین اشرفی . [ ن ِ مُدْ دی ن ِاَ رَ ] (اِخ ) عبدالحی . رجوع به نظام الدین عبدالحی بن عبدالوهاب و نیز رجوع به روضات الجنات ص 351 شود.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۷ ۶ ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.