نعمة
نویسه گردانی:
NʽM
نعمة. [ ن ِ م َ ] (ع اِمص ، اِ) دست و دسترس نیکو. (از منتهی الارب ). آنچه از روزی و مال و جز آن که نصیب آید. (از اقرب الموارد). یدالبیضاء الصالحة. (متن اللغة) (اقرب الموارد). || نعمةاﷲ؛ آنچه خدا به بنده عطا کند از چیزهائی که غیر از آن مورد آرزوی او نیست . (از اقرب الموارد). || نیکی . ناز. (منتهی الارب ). خفض . دعة. (متن اللغة). || مال . (منتهی الارب ) (متن اللغة). واسعالنعمة؛ واسعالمال . (اقرب الموارد). || منت . (منتهی الارب ) (متن اللغة) (اقرب الموارد). صنیعت . (متن اللغة) (اقرب الموارد). || سرور. شادمانی . (منتهی الارب ). مسرت . (تاج العروس ) (متن اللغة)(اقرب الموارد). || آسودگی . تن آسانی . (منتهی الارب ). || نیکوئی . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 100). آنچه کرده شود از نیکوئی در حق کسی . (منتهی الارب ). انعام . (تاج العروس ) (متن اللغة). ج ، نعم ،اَنعُم ، نِعمات ، نِعِمات . در تمام معانی رجوع به نعمت شود. || (مص ) دارای رفاهیت و آسایش گردیدن . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). مَنعَم . (اقرب الموارد). || وسعت یافتن و خوش و نیکو شدن زندگی . مَنعَم . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). نَعمَة. (متن اللغة). || روشن شدن دیده به دیدار کسی . نَعمَة. مَنعَم . (از متن اللغة).
واژه های همانند
۲۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
نیرنگ نامه . [ ن َ / ن ِ رَ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) ورقه ٔ سحر. افسون نامه . (فرهنگ فارسی معین ) : خواند نیرنگ نامه های جهان جادوئی ها و چیزهای نها...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
وکالت نامه . [ وَ / وِ ل َ م َ/ م ِ ] (اِ مرکب ) نوشته و نامه ای متضمن واگذاری کاری یا خواستن انجام امری از جانب کسی (که اصطلاحاً موکل نام...
نگارش نامه . [ ن ِ رِ م َ / م ِ] (اِ مرکب ) مکتوب . مراسله . رقعه . (ناظم الاطباء).
نامه نویسی . [ م َ / م ِ ن ِ ] (حامص مرکب ) نامه نوشتن . شغل و عمل نامه نویس .
نامه نگاری . [ م َ / م ِ ن ِ ] (حامص مرکب ) عمل نامه نگار. نامه نویسی . نامه نوشتن . کتابت . رجوع به نامه شود. || روزنامه نویسی .
نامه نوشتن . [ م َ / م ِ ن ِ وِ ت َ ] (مص مرکب ) مکتوب نوشتن به کسی . (ناظم الاطباء). رجوع به نامه و شواهدی که در ذیل معانی اول نامه مذ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
عجایب نامه
آثار شفاهی و نوشتاری ایرانی، آکنده از خیال پردازی و خلق تصاویر غریب متعلّق به موجودات یا اشیای گوناگون است. مثل : غول چراغ جادو، قالیچه ...
این دو واژه عربی ـ پارسی است و پارسی آن اینهاست:
برگ ناسین (کردی)
پَرارونامه (پرارو از سنسکریت: پْرَروچ= معرفی)
برگ آتْمان (آتمان از سنسکریت: آتما...