نعیم
نویسه گردانی:
NʽYM
نعیم . [ ن ُ ع َ ] (اِخ ) ابن قعنب بن عتاب بن حارث الریاحی الیربوعی ، مکنی به ابوقران و ملقب به الواقعة، از فارسان و شاعران عهد جاهلیت است . رجوع به الاعلام زرکلی ج 9 ص 14 و النقائض ج 18 ص 71 و 474 و جمهرة الانساب ص 216 و معجم ما استعجم ص 739 شود.
واژه های همانند
۱۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
نعیم . [ ن َ ] (ع اِ)نعمت و ناز. (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 100). ناز. (زمخشری ) (مهذب الاسماء). آسایش . (مهذب الاسماء). نعمت و نیکی و دسترس و...
نعیم . [ ن ُ ع َ ] (اِخ ) ابن حمادبن معاویةبن حارث الخزاعی المروزی ، مکنی به ابوعبداﷲ، نخستین کسی است که به جمع «المسند» در حدیث پرداخت ،...
نعیم . [ ن ُ ع َ ] (اِخ ) ابن مسعودبن عامر الاشجعی ، از صحابه است ، وی در جنگ خندق نهانی نزد پیغامبر آمد و اسلام آورد و میان قبائل قریظه و غ...
نعیم . [ ن ُ ع َ ] (اِخ ) ابن هبیرةبن شبل بن یثربی الشیبانی ، از سرداران و شجاعان عرب است . وی با مختار ثقفی در نهضت کوفه همراه بود و در ج...
نعیم . [ ن َ ] (اِخ ) محمد نعیم پنجابی ، از پارسی گویان هندوستان است . رجوع به مقالات الشعراء ص 819 شود.
نعیم آباد. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دامنکوه بخش حومه ٔ شهرستان دامغان ، در 27هزارگزی مشرق دامغان ، در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و ...
نعیم آباد. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عشق آباد بخش فدیشه ٔ شهرستان نیشابور، در 21هزارگزی شمال فدیشه در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 2...
نعیم آباد.[ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور، در 16هزارگزی جنوب شرقی نیشابور درجلگه ٔ معتدل هوائی واقع است ...
نعیم آباد.[ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش زرند شهرستان کرمان ، در 6هزارگزی شمال زرند در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است ، 302 تن سکنه...
نعیم آباد. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عزیزآباد بخش فهرج شهرستان بم ، در 10هزارگزی جنوب غربی فهرج ، درجلگه ٔ گرمسیری واقع است و 221 تن...