اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نغب

نویسه گردانی: NḠB
نغب .[ ن َ ] (ع مص ) آب دهن فروبردن . (زوزنی ). فروبردن آب دهن را به حلق . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). بلع کردن آب دهن را. (از اقرب الموارد). || خوردن آب را. (از منتهی الارب ) (آنندراج ). گویند: نغب الطائر؛ حسا من الماء. (اقرب الموارد) (متن اللغة). ولایقال شرب . (متن اللغة). || جرعه جرعه خوردن آب . (از تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || چند جرعه خوردن از خنور. (از منتهی الارب ). جرعه جرعه نوشیدن از آوند. (از ناظم الاطباء) (از متن اللغة).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۴ ثانیه
نقب بریدن . [ ن َ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) نقب کندن . نقب زدن . رجوع به نقب زدن شود.
نقب افکندن . [ ن َ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نقب کندن . نقب زدن . نقب بریدن : نقب افکنیم نیمشب ازدور تا بریم پی بر سر خزینه ٔ پنهان صبحگاه . خا...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.