اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نفس کشتن

نویسه گردانی: NFS KŠTN
نفس کشتن . [ ن َ ک ُ ت َ ] (مص مرکب ) با هوای نفس جنگیدن . هوای نفس را در خود کشتن :
فراق روی تو آن روز نفس کشتن بود
نظر به روی توامروز روح پروردن .

سعدی .


یار از برای نفس گرفتن طریق نیست
ما نفس خویشتن بکشیم از برای یار.

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.