نکت
نویسه گردانی:
NKT
نکت . [ ن َ ] (ع مص ) به سر درافکندن . (از منتهی الارب ) (غیاث اللغات از منتخب و صراح ) (آنندراج ). کسی را بر سر افکندن . (تاج المصادر بیهقی ). کسی را به سر بر زمین افکندن . (از اقرب الموارد). || کاویدن زمین . (غیاث اللغات از صراح و منتخب ). سر انگشت یا سر چوب در زمین زدن در حال اندیشه کردن . (زوزنی ). سر انگشت در زمین زدن . سر چوب در زمین کردن . (تاج المصادر بیهقی ). و آن فعل شخص متفکرمهموم است . (از متن اللغة). زدن بر زمین به عصا و جزآن چنانکه نشان بماند. یقال : رأیته ینکت فی الارض ؛ أی متفکراً فی امره . (منتهی الارب ). خط کردن با عصا و یا با انگشت بر زمین مانند کسی که در فکر باشد. (از ناظم الاطباء). || برجستن و بی آرامی کردن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). بلند شدن و برجستن اسب . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || (اِ) قسمی از طعام . (غیاث اللغات ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
نکت . [ ن ُ ک َ ] (ع اِ) ج ِ نکته . رجوع به نکته شود : در هر سخنی زآن ِ تو علمی و سخائی ست در هر نکتی زآن ِ تو حلمی و وقاری ست . فرخی .سخنانش ...