نگاه داری
نویسه گردانی:
NGAH DʼRY
نگاه داری . [ ن ِ ] (حامص مرکب ) محافظت . پاسبانی . (ناظم الاطباء). حفظ. حراست . نگه داشت . (یادداشت مؤلف ). || پرورش . (ناظم الاطباء). مواظبت . (فرهنگ فارسی معین ). مراقبت . (ناظم الاطباء). رجوع به نگاه داری کردن و نگه داری کردن شود.
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
نگاه داری کردن . [ ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) محافظت کردن . حراست کردن . (فرهنگ فارسی معین ). || پرورش دادن . (ناظم الاطباء). مواظبت کردن . تو...