اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نمک آب

نویسه گردانی: NMK ʼAB
نمک آب . [ ن َ م َ ] (اِ مرکب ) آب نمک . نمکاب . آب ممزوج به نمک بسیار. آب که در آن نمک حل کرده باشند حفظ پنیر و امثال آن و نیز نگاه داری ماهی و گوشت و بعضی بقول و حبوب را. (از یادداشت مؤلف ) : و هفت شبانروز در نمک آب نهند [ ترنج را که خواهند پرورده کنند ] و هر روز آب و نمک تازه کنند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). بهترین تدبیری اندر این حال آن است که او را زود به نمک آبی رقیق ... بشویند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۸ ثانیه
نمکاب . [ ن َ م َ ] (اِ مرکب ) آبی که در آن نمک حل کرده باشند. (ناظم الاطباء). نمک آب : مستانه ز مرغ دل من ساز کبابی وز دیده ٔ گریان منش ...
آب نمک . [ ب ِ ن َ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آب آمیخته با نمک که در آن ماهی و پاره ای گوشتها و بعض حبوب و بُقول را از فساد و تباهی ن...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.