اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نوشه

نویسه گردانی: NWŠH
نوشه . [ ن َ /نُو ش َه ْ ] (اِ مرکب ) پادشاه نوجوان . (جهانگیری ) (غیاث اللغات ) (برهان قاطع). پادشاه نو و جوان . (رشیدی ). شاه جوان . (انجمن آرا). ۞ نوشاه . شاه جوان و کم تجربه . (ناظم الاطباء). شاه نو. || داماد. (جهانگیری ) (انجمن آرا). نوداماد. (غیاث اللغات ) (رشیدی ) (برهان قاطع) :
نوسال و نومه آمد و نوروز و نوبهار
نوشه گرفت ملک جهان نوعروس وار.

مظهر (از جهانگیری ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
نوشه . [ش َ / ش ِ ] (اِ) قوس قزح . (اوبهی ) (برهان قاطع) (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). آزفنداگ . آفنداک . انطلیسون .تیراژه . کمر رستم . کمردون . ط...
نوشه . [ ش َ ] (اِخ ) نام دختر نرسی پادشاه ساسانی است . وی عمه ٔ شاپور ذوالاکتاف است . رجوع به فهرست ولف و تاریخ گزیده ص 107 شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.