گفتگو درباره واژه گزارش تخلف نیاز نویسه گردانی: NYAZ نیاز. (اِخ ) جمال الدین دهلوی متخلص به نیاز. او راست :سوختم از عشق و خواهد هجر دیگر سوختن همچو انگشت است در بختم مکرر سوختن .(از صبح گلشن ص 570). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه واژه معنی تنگ نیاز تنگ نیاز. [ ت َ ] (اِخ ) دهی از بخش صالح آباد است که در شهرستان ایلام واقع است و 100 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5). نیاز بلاغ نیاز بلاغ . [ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اسفندآبادبخش قروه ٔ شهرستان سنندج . در 41 هزارگزی شمال قروه و 3 هزارگزی شمال گزل قایه . در جلگه... نیاز مبرم نیاز فوری شاه نیاز شاه نیاز. (اِخ ) دهی از دهستان میان ولایت بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. دارای 58 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغراف... صاحب نیاز صاحب نیاز. [ ح ِ ] (ص مرکب ) نیازمند : سکندر به آن خلق صاحب نیازببخشید و بخشودشان برگ و ساز.نظامی . ناز و نیاز ناز و نیاز. [ زُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) شیوه های عشق و حسن و حرکات و سکناتی که از طرفین سر زند. (آنندراج ) (بهار عجم ). || ناز و نعمت . ن... نذر و نیاز نذر و نیاز. [ ن َ رُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) در تداول ، نقد یا جنسی که به نیت حاجت روا شدن به زاهدی یا سیدی یا به تربت کسی از اولیاء و ا... راز و نیاز راز و نیاز.[ زُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) مرکب از راز بمعنی گفتگوی پنهانی و نیاز بمعنی خواهش و تمنا : زاهد چو از نماز تو کاری نمیرودهم مستی ... نیاز ضروری این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. نهفته نیاز نهفته نیاز. [ ن ُ / ن ِ / ن َ هَُ ت َ / ت ِ ] (ص مرکب ) که فقیر و نیازمند است اما روی سؤال ندارد. بینوای منیعالطبع. صاحب ِ کیسه ٔ خالی و همت ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود