گفتگو درباره واژه گزارش تخلف نیاز نویسه گردانی: NYAZ نیاز. (اِخ ) جمال الدین دهلوی متخلص به نیاز. او راست :سوختم از عشق و خواهد هجر دیگر سوختن همچو انگشت است در بختم مکرر سوختن .(از صبح گلشن ص 570). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۵ ثانیه واژه معنی نیاز نیاز. (اِ) ۞ حاجت . (جهانگیری ) (انجمن آرا) (برهان قاطع) (غیاث اللغات ) (رشیدی ) (آنندراج ). احتیاج . (برهان قاطع). ارب . اربه . مأربه . وطر. (یا... نیاز نیاز. (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش بندرشاه شهرستان گرگان . در 5 هزارگزی جنوب شرقی بندر شاه ، بر سر راه کردکوی به بندر شاه ، در دشت ... نیاز نیاز. (اِخ ) دهی است از دهستان به به جیک بخش سیه چشمه ٔ شهرستان ماکو. در 24هزارگزی شمال شرقی سیه چشمه و 6هزارگزی شمال راه محمدآقا، در منطق... نیاز نیاز. (اِخ ) دهی است از دهستان ییلاق بخش قروه ٔ شهرستان سنندج ، در 42هزارگزی شمال غربی قروه و3هزارگزی شمال علی آباد لوج و در دشت سردسیری... نیاز نیاز. (اِخ ) حسین طباطبائی (سید...) متخلص به نیاز از شاعران و نسخ نویسان قرن سیزدهم و از معاصران فتحعلی شاه قاجار و از احفاد میرشاه تقی جو... نیاز نیاز. (اِخ ) علی شیرازی (میرزا سید...) متخلص به نیاز از شاعران وخوشنویسان قرن سیزدهم است . شکسته نویس توانا و طبیب ماهری بود و به سال 126... نیاز نیاز. (اِخ ) محمدرضا ذهبی شیرازی متخلص به نیاز از سخنوران قرن سیزدهم است . به سال 1224 یا 1234 هَ . ق . درگذشته . او راست :چون خضر رهی نیست... نیاز این واژه در سنسکریت نیاسه nyāsa در اوستایی، پارتی، پهلوی، سغدی و مانوی نیاز بوده و از دو بخش ساخته شده است: نی (نه) و آز (حرص، طمع)؛ یعنی چیزی که حرص ... بی نیاز بی نیاز. (ص مرکب ) ۞ (از: بی + نیاز) غیرمحتاج و توانگر و بی احتیاج باشد، چه نیاز بمعنی احتیاج است . (برهان ). توانگر و آنکه احتیاجش بکسی نب... تب نیاز تب نیاز. [ ت َ ب ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بهمین صورت در دو بیت از خاقانی آمده و تعریفی برای آن در فرهنگ ها دیده نشد : تا خون نگشادم از... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی صفحه ۱ از ۳ ۲ ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود