اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نیم لنگ

نویسه گردانی: NYM LNG
نیم لنگ . [ ل ِ ] (اِ مرکب ) یک عدل بار که نصف خروار باشد. (برهان قاطع) (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به لنگه و نیز رجوع به نیم لنگه شود. || خوب . خوش . زیبا. (برهان قاطع). رجوع به لغت بعدی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
نیم لنگ . [ ل َ] (ص مرکب ) که اندکی می لنگد. کندرفتار : سخن بین که با مرکب نیم لنگ چگونه برون آمد از راه تنگ .نظامی .
نیم لنگ . [ ل َ / ل ِ ] ۞ (اِ) کمان دان . (لغت فرس اسدی ) (اوبهی ). قربان . (لغت فرس اسدی ) (اوبهی ) (برهان قاطع) (جهانگیری ). قربان کمان . (ر...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.