گفتگو درباره واژه گزارش تخلف وادی نویسه گردانی: WʼDY وادی . (اِخ ) علی الوادی مکنی به ابوالمعارک از محدثان بود و از مردی که وی از مقداد روایت دارد، روایت کرده است . و عیاش بن عباس القتبانی ۞ از وی روایت کرده است . (از لباب الانساب ص 255 ج 3) (انساب سمعانی ورق 575 ب ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۷۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه واژه معنی وادی الحجارة وادی الحجارة. [دِل ْ ح ِ رَ ] (اِخ ) ۞ شهری است به اندلس در 57 هزارگزی مجریط (مادرید) و در طرف راست نهر هیتارس قرار دارد. فیلیپ دوم با ملکه... وادی الابیار وادی الابیار. [ دِل ْ اَب ْ ] (اِخ ) ۞ رودی است در اسپانیا نزدیک دریای مدیترانه . (از الحلل السندسیة ج 1 ص 30). وادی الاحرار وادی الاحرار. [ دِل ْ اَ ] (اِخ ) محلی است در جزیرةالعرب واقع در موزن بنی عامر لوی . وجه تسمیه ٔ آن بسبب آن است که یزیدبن معاویه به بنی ع... وادی بلنسیه وادی بلنسیه . [ ب َ ل َ ی َ ] (اِخ ) رودی است در اندلس (اسپانیا). (الحلل السندسیة ج 1 ص 30). وادی تماسیح وادی تماسیح . [ ت َ ] (اِخ ) نام ناحیتی شنی بر صحراها و سنگستانها در فلسطین : یک روز در عکه بودیم . بعد از آن از آنجا برفتیم و بدیهی رسیدیم... وادی کردونه وادی کردونه . [ ک َ ن َ ] (اِخ ) ۞ رودی است در اندلس . (از الحلل السندسیة ص 199 ج 2). وادی فرنکولی وادی فرنکولی . [ ] (اِخ ) ظاهراً نام رودی به اندلس که نزدیک بندر طرکونه ۞ واقع است . رجوع به الحلل السندسیة ج 2 ص 268 شود. وادی مورچگان وادی مورچگان . [ ی ِ چ َ / چ ِ ] (اِخ ) وادی النمل . وادیی که سلیمان در آنجا موران را مورد خطاب قرارداد. || (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) در حکمة ... وادی خاموشان وادی خاموشان . [ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گورستان . (ناظم الاطباء). قبرستان . (یادداشت مؤلف ) : عاقبت منزل ما وادی خاموشان است حالیا غل... وادی بیداسوا وادی بیداسوا. [ ی ِ س ُ ] (اِخ ) ۞ رودی است در اسپانیا در شمال غربی قشتاله ۞ ولیون . (از الحلل السندسیة ج 1 ص 328). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ صفحه ۱۶ از ۱۸ ۱۷ ۱۸ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود