اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

واله

نویسه گردانی: WʼLH
واله . [ ل َ / ل ِ ] (اِ) نوعی بافته ٔ ابریشمی . (برهان قاطع) (انجمن آرا) (آنندراج ). والا، که پارچه ٔ ابریشمی لطیف است . (فرهنگ نظام ). والا. (برهان قاطع). قسمی از حریر ابریشمی باریک . (غیاث اللغات ) (از جهانگیری ) (از لطایف اللغات ). || خشینه ٔ سفید را نیز گویند و آن پارچه ای است خودرنگ که آن را سفید نکرده باشند و همچنان سفید بافته شده باشد. (برهان قاطع) (آنندراج ). خشینه ٔ سپید و پارچه ٔ سفید خودرنگ و رنگ ناکرده . (از ناظم الاطباء). || سراب . (برهان قاطع) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (جهانگیری ) (فرهنگ خطی ). سراب که مثل آب نماید. (انجمن آرا). شوره زار که چون آب نماید. (فرهنگ خطی ). و آن چیزی باشد که در صحراها از دوربه آب می ماند. (برهان قاطع) (آنندراج ) :
از شوق دوست جانب خود می کنم نگاه
چون تشنه کز عطش به سوی واله می رود.

سیف الدین عارج (از جهانگیری ).


|| مبالغه در کارها. || زاری . (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || در جندق و بیابانک ، نام جوالی که بدان کوت [ رشوه ] کشند. گاله . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
به کشخان واله بردن از طویله
ز نا چنگ آب خوردن با کویله .

یغمائی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
صلوات اﷲ علیه وآله و سلم . [ ص َ ل َ تُل ْ لا هَِ ع َ ل َ هَِ وَ ل ِ هی وَ س َ ل ْ ل َ ] (ع جمله ٔ اسمیه ٔ دعایی ) درودی است خاص پیغمبر اسلام ...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.