اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

وأل

نویسه گردانی: WʼL
وأل . [ وَءْل ْ ] (ع اِ) جای پناه و رهایی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ملجاء.(المنجد). || (مص ) پناه بردن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). پناه گرفتن . (منتهی الارب ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ، ترتیب عادل بن علی ). || رهایش جستن . || بشتافتن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || برگشتن . (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۳ ثانیه
وال . (اِ) ۞ ماهی بزرگی باشد که کشتی را فروبرد. (لغت فرس اسدی ص 334). نوعی از ماهی فلوس دار بود.(غیاث اللغات ) (از جهانگیری ) (برهان قاط...
نره. [نَ رِّ] (ا. ص.). نر؛ قوی؛ تنومند (در ترکیب با نام حیوانات): نره‌شیر، نره‌خر. نره گاو، نره وال. نره خرس.
شبکه اجتماعی ( دیوار بلاکچین ) موبایل
پارچه وال: این پارچه هم برای تهیه لباس‌های زیر و هم برای تهیه پیراهن و دامن و چادر به کار می‌رود. وال پارچه‌ای سبک و خنک در عین حال لطیف است. سطح زیرد...
جزیره ٔ وال . [ ج َ رَ ی ِ ] (اِخ ) اندر دریای اعظم برابر پارس است . و اندرو دههای بسیار است و بانعمت و جای منزل کشتی است . (از حدود العالم چ...
صفحه‌های شانه‌ای یا بالین که والانه و استخوان نهنگ نیز گویند، صفحه‌هایی است عمودی در فک زبرین نهنگ‌های بی‌دندان که آن‌ها را قادر می‌سازند با پالودن آب...
اسکریمشاو/عاج تراشی/ Scrimshawهنری است عامیانه مختص آمریکای شمالی، هرچند کسی نمی داند که از کجا شروع شد یا چگونه نام یافت. مردم بومی آلاسکا و کانادا ق...
نَهَنگ عَنبَر (به انگلیسی: Sperm whale و به فرانسه: Le grand cachalot (Physeter macrocephalus ou P. catodon ) بزرگ‌ترین نهنگ دندان‌داراست. نهنگ‌های ...
وعل . [ وَ ] (ع مص ) بر بلندی برآمدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
وعل . [وَ ] (ع اِ) وَعِل . وُعُل . بز کوهی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (دهار) (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد). ج ، اوعال ، وعول ، وُعُل ، موعلة، وَع...
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.