وباء. [ وِ ] (ع مص ) وَباء. (المنجد). رجوع به وباء شود.
وباء. [ وَ ] (ع اِ) وبا. رجوع به وبا شود. || (مص ) بسیاربیماری گردیدن زمین . (منتهی الارب ).
وباء. [ وَب ْءْ ] (ع مص ) آماده کردن . || اشاره کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اشارت کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || آرزومند و مایل ...
وباء. [ وَ ب َءْ ] (ع مص ) بیماری ناک گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || (اِ) بیماری عام و مرگامرگی طاعون . ج ، اوباء. (ناظم الاطباء)...
وبا. [ وَ ] (ع اِ) بیماری عام که آن را مرگامرگی گویند. (دهار) (صراح ) (کشاف اصطلاحات الفنون ). مرگ عام که به سبب فساد هوا به هم رسد. (آن...
وَبا، مرگامرگی یا کالِرا[۴] (به انگلیسی: Cholera) عفونت روده کوچک توسط برخی از سویههای باکتری ویبریو کلرا است.[۵][۲] نشانههای این عفونت ممکن است از ...
طاعون سیاه یا مرگ سیاه یک اپیدمی طاعون خیارکی است که کل اروپا را در سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۰ میلادی دربرگرفت. این اولین همهگیری بزرگ اروپا نیست، ولی تنها اول...