اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

وده

نویسه گردانی: WDH
وده . [ وَدْه ْ ] (ع مص ) بازداشتن کسی را از کار و برگردانیدن او. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
وده . [ وَ دَه ْ ] (ع مص ) برگردیدن از کار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
گیر و ده . [رُ دِه ْ ] (اِمص مرکب ، اِ مرکب ) در لغت بگیر و بده . || بمجاز آشوب و همهمه ٔ جنگ : کمان را بفرمود کردن بزه برآمد خروشیدن گیر وده ...
پنج و ده . [ پ َ ج ُ دَه ْ ] (اِ مرکب ) معامله . سروکار : خردان و بزرگان فلک را بگه سعدجز با شه ما با دگران پنج و دهی کو؟سنائی .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.