اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

وق زدن

نویسه گردانی: WQ ZDN
وق زدن . [ وَ زَ دَ ] (مص مرکب ) وق وق کردن . وغ وغ کردن . عوعو کردن . || تعبیری به طنز و استهزا از داد و فریاد کردن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
وغ زدن . [ وَ زَ دَ ] (مص مرکب ) آواز کردن سگ . پارس کردن . عوعو کردن . || در تداول ، بی آتش و سرد بر سر اجاق یا سه پایه مانده بودن . (یادداش...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.