ویژه . [ ژَ/ ژِ ] (ص ، ق ) ویژ. خاص و خاصه . (برهان ). خاصه . (انجمن آرا) (آنندراج ) (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی ) : چو بر دشمنی بر توانا بودبه پی نسپرد ...
سود ویژه . [ دِ ژَ / ژِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نفع خالص . (فرهنگستان ).
ویژه شدن . [ ژَ/ ژِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) خلوص . پاک شدن . خالص شدن .
ویژه کردن . [ ژَ / ژِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خالص کردن . بی آمیزش ساختن . اخلاص . (ترجمان القرآن ). پاک و خالص کردن : جهان ویژه کردم ز پتیاره ...
ویژه داشتن . [ ژَ / ژِ ت َ ] (مص مرکب ) خالص نگه داشتن . پاک نگه داشتن . || از خواص و ندما داشتن . در عداد خاصان آوردن . || مصون داشتن . ...
فرد معلول - برای به خطر نیفتادن کرامت افراد معلول و ذهنیت خاص روی کلمه معلول این واژه پیشنهاد شده . مثل روشندل برای افراد نابینا
جایگاه ویژه اقتصادی . جایگاه ویژه میانه روی. جایگاه ویژه اکونومی
پادتن ویژه پروستات (به انگلیسی: PSA)، که با عنوان گاما سمینوپروتئین یا (kallikrein-3) نیز شناخته میشود، یک گلیکوپروتئین است که در انسان توسط ژن KLK3...