ها
نویسه گردانی:
HA
ها. (اِ) نام حرف هَ : آتش افتاد روی چادر دو تا گل مثل چشم «ها» سوخت . الهی چشمهاشان را مرده شور درآرد... (چرند و پرند تألیف دهخدا از روزنامه ٔ ایران کنونی ). || هاء دوچشم ، در تداول عامه هاء هوز است .
واژه های همانند
۱۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
گوزنها فیلمی محصول سال ۱۳۵۳ ایران، به کارگردانی و نویسندگی مسعود کیمیایی، تهیهکنندگی مهدی میثاقیه و با بازی بهروز وثوقی، فرامرز قریبیان، پرویز فنیزا...
هادادن . [ دَ ] (مص مرکب ) وادادن : بترسید و پشت هاداد و آهنگ قلعه کرد. (اسکندرنامه ٔ نسخه ٔ سعید نفیسی ). رجوع به معانی «ها» (پیشوند) شود.
یونی ها. [ ی َ وَ ] (اِخ ) ۞ یونانیهای آسیای صغیر. (از ایران باستان ج 2 ص 1605). و رجوع به یونان و یون شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
کنده ها. [ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان دالایی است که در بخش خمین شهرستان محلات واقع است و 441 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
کلبی ها. [ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان لاور کبکان است که در بخش خورموج شهرستان بوشهر واقع است و 153 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایرا...
کلبی ها. [ ک َ ] (اِخ ) ۞ فرقه ای از فلاسفه ٔ یونان که بوسیله ٔ «آنتیس تن » ۞ یکی از شاگردان سقراط پایه گذاری و سپس بوسیله ٔ دیوژن ۞ (د...
سنده ها. [ ] (اِ) به هندی طباشیر است . (فهرست مخزن الادویه ).
داکی ها. (اِخ ) نام مردم داکیه ، یعنی مردم ناحیه ٔ رومانی کنونی . (ایران باستان ج 3 ص 2462 و 2467 و 2469).