اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ها

نویسه گردانی: HA
ها. (پیشوند) گاهی به معنی «وا» و «به » ۞ می آید: هاگرفتن = واگرفتن : گفت این خواری به خود ها نگیرم . (اسکندرنامه ). قاتل عظیم بترسید و پشت ها داد. (اسکندرنامه ). گفت برو بپرس که طفغاچ کدام است و دست او هاگیر. (اسکندرنامه ).
وگر گوید بگیرم زلف و خالش
به کوتا هانگیری هاممالش .
|| گاه در بعضی لهجه ها در اول پاره ای افعال درآید و ظاهراً تغییری در معنی نمی دهد: هادادن : خدا وقتی هامیده وَر وَرِ جماران هم هامیده ۞ .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نام نی ها. (اِخ ) دهی است از دهستان مرغای بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز، در 44هزارگزی مغرب ایذه در منطقه ٔ کوهستانی معتدل هوائی واقع است و 59 تن...
ژزوئیت ها. [ ژِ ](اِخ ) ۞ آباء یسوعیین . کشیشان پیرو طریقت ایگناس . رجوع به آباء یسوعیین شود.
ژولیوس ها. (اِخ ) ۞ نام اخلاف قیصر (ژول سزار). (ترجمه ٔ تمدن قدیم فوستل دکولانژ ص 481).
تریبال ها. [ ت ْ ] (اِخ ) ۞ نام قومی کهن که درتراکیای قدیم ، مشرق بلغارستان کنونی سکونت داشته و بوسیله ٔ فیلیپ دوم حکمران مقدونیه مغلو...
بادامی ها. (اِ مرکب ) دسته ای از تیره ٔ گل سرخیان ۞ هستند که دارای مادگی ساده میباشند و در مادگی آنها دو تخمک دیده میشود. میوه ٔ آنها شفت ...
ابینیت ها. [ اِ ی ُ نی ] (اِخ ) ۞ ملحدینی که در مائه ٔ اول میلادی الوهیت مسیح را منکر شدند.
نزدیکی ها. [ ن َ ] (اِ مرکب ) همسایگی ها. || زودی ها. پس از چند هنگام . (ناظم الاطباء). رجوع به نزدیک ها و نزدیک شود.
هاء دوچشم . [ ءِ دُ چ َ / چ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) هاء هوز.
روانه ها پروانه ها قسمت عمده ای از جهان حشرات را تشکیل می دهند وطبق محاسبات دانشمندان ، تاکنون ُیکصد هزارنوع از این حشره شناخته شده است. بالها...
« قبلی ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۱۳ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.