ها
نویسه گردانی:
HA
ها. (ع صوت ) به معنی اینک می آید چنانکه هرگاه به مردی گویند: این انت ، جواب میگوید: ها انا ذا؛ یعنی اینک منم .و اگر به زنی گویند: این انت ، گوید ها انا ذه ، و اگر به کسی گویند: این فلان ، هرگاه نزدیک باشد، میگوید:ها هو ذا. هرگاه دور باشد میگوید: ها هو ذاک . و در زن هرگاه نزدیک بود، میگوید: ها هی ذه ، و اگر دور بود، میگوید: ها هی تلک . و ضمیر «ها» استعمال میگردد در موضع جر و نصب هر دو. قوله : فألهمها فجورها و تقویها. (قرآن 8/91). و در قسم و سوگند گویند: لاهااﷲ مافعلت ؛ یعنی سوگند به خدا نکردم من . (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۱۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۱ ثانیه
پیچی ها. (اِ مرکب ) ۞ نام دسته ای از پروانه واران که از پراکنده ترین تیره های گیاهان گلدارست . برگهای پیچیها همه مرکب و در انتهای آنها یک...
خرده ها. [ خ ُ دَ / دِ ] (اِ) کُسور. اعداد غیرکامل (اصطلاح اهل حساب ). (یادداشت بخط مؤلف ).
خستگی ها. [ خ َ ت َ / ت ِ ] (اِ) جراحتها، ریش ها : همی گفت کای داور داد پاک گر از خستگیها شوم من هلاک . فردوسی .تن پیلتن را چنان خسته دیدهمه ...
خلیفه ها. [ خ َ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش گوران شهرستان شاه آباد، دارای 150 تن سکنه . آب آن از چشمه ، محصول آن غلات دیم و لبنیات . شغل ...
خلیفه ها. [ خ َ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تراکمه ٔ بخش کنگان شهرستان بوشهر، دارای 182 تن سکنه . آب آن از قنات و محصول آن غلات و تنب...
خلیلی ها. [ خ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پائین جام بخش تربت جام شهرستان مشهد، دارای 494 تن سکنه . آب آن از قنات و محصول آن غلات و می...
خواجه ها. [ خوا / خا ج َ / ج ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جعفرآباد فاروج بخش حومه ٔ شهرستان قوچان . این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای ...
تیتان ها. (اِخ ) ۞ پسران اورانوس و گئا، در اساطیر یونان . که برضد خدایان شوریدند و سپس بر آن شدند که با برهم نهادن کوهها نردبانی بسازند تا...
طویله ها. [ طَ ل َ ] (اِخ ) از چهار آبادی کوچک بنام طویله ٔ بزرگ ، طویله ٔ کوچک و کواکب و سادات تشکیل شده که در نزدیکی هم واقع و تابع بخش م...
کورکی ها. (اِخ ) ۞ نام قومی است که به نقل کتیبه ٔ داریوش بزرگ ، به همراهی بابلیها و یونی ها برای ساختن قصر شوش چوب سدر را از بابل تا شو...