هارون
نویسه گردانی:
HARWN
هارون . (اِخ ) ابن عبداﷲبن محمد، مکنی به ابویحیی الزُهْری العوفی . از احفاد عبدالرحمن بن عوف . فقیه مالکی و ازقضاة بود. اهل مکه بود و به بغداد آمد. مأمون مسندقضای مصر را به وی واگذار کرد (217 هَ . ق .) و هنگامی که مجادله بر سر قدیم یا حادث بودن قرآن بین متکلمین درگرفته بود مأمون او را مجبور کرد که بر مخلوق بودن قرآن گواهی دهد. هارون بن عبداﷲ ابتدا چنین کرد، ولی بعدها عقیده ٔ خود را تغییر داد. وی شاعر بود ومرزبانی ابیاتی لطیف از اشعارش آورده است . وی در سال 232 هَ . ق . وفات یافت . (از اعلام زرکلی چ 2 ج 9 ص 41) (از حسن المحاضره فی اخبار مصر و القاهره ص 206).
واژه های همانند
۱۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
قاسم بن هارون الرشید عباسی، فرزند هارون الرشید عباسی و برادر امین و مامون بود که پدرش در سال ۱۸۷ ق او را به جنگ با روم فرستاد. او سرانجام به سال ۲۰۸ ...
هارون آستانه ٔ گردون . [ ن ِ ن َ / ن ِ ی ِ گ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از ماه است . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : برجیس موسوی کف ...
ابراهیم بن هارون حرانی . [ اِ م ِ ن ِ ن ِ ح َرْ را ] (اِخ ) از اطبای مشهور عرب .309 هَ .ق . درگذشته است .
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
مدفن موسی و هارون
حضرت موسی و هارون از طرف خدا مامور شدند به جانب کوه هور رهسپار شوند چون به آن مکان رسیدند حضرت هارون وفات یافت و حضرت موسی او ر...