هجر
نویسه گردانی:
HJR
هجر. [ هََ ج َ ] (اِخ ) شهری در یمن ، مذکر و منصرف آید و گاه مؤنث و غیرمنصرف . (ناظم الاطباء). شهری است به یمن بر مسافت یک شبانه روز از عثر، خرما را به وی نسبت کنند. (منتهی الارب ). شهری است نزدیک مدینه که بین آن و عثر یک شبانه روز راه است . مذکر و منصرف و گاهی مؤنث و غیرمنصرف است . (از اقرب الموارد). قلال هجریة منسوب بدان است . (معجم متن اللغة) (تاج العروس ). شهری است [ به عربستان ] با مردم بسیار بر کران دریا. (حدود العالم ). شهری است به یمن که بین آن و عثر یک شبانه روز راه است . (معجم البلدان چ جدید).
واژه های همانند
۱۷۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
حجر خصیةالابلیس . [ ح َ ج َ رِ خ ُ ی َ تِل ْ اِ ] (ع اِ مرکب ) گن ابلیس . نوعی از سنگ است . (نزهة القلوب حمداﷲ مستوفی ).
حجر مغناطیس الخل . [ ح َ ج َ رِ م ِ سِل ْ خ َل ل ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دمشقی گوید: هو ابیض یسمی الکزک اذا وضع فی بقعة فیه اناء فیه خل ا...
حجر یختلس العظام . [ ح َ ج َ رُن ْ ی َ ت َ ل ِ سُل ْ ع ِ ] (ع اِ مرکب ) دمشقی گوید: ارسطو گفته است : سنگی زرد و زبر است و از بلاد بلخ آورند. اگر...
حجر مغناطیس اللحم . [ ح َ ج َ رِ م ِ سِل ْ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دمشقی گوید: قال ارسطو ان هذا الحجر یکون فی البحر من صنفین : حیوانی و...
حجر یقوم علی الماء. [ ح َ ج َ رُن ْی َ م ُ ع َ لَل ْ ] (ع اِ مرکب ) حمداﷲ مستوفی گوید: سنگی سبک که بر سر آب دریا میباشد، و اگر در روز گیرندسبک ...
حجر یتولد فی الانسان . [ ح َ ج َ رُن ْ ی َ ت َ وَل ْ ل َ دُ فِل ْ اِ ] (ع اِ مرکب ) سنگ مثانه . در مثانه ٔ آدمی بود و از مرض حاصل شود. (نزهة القل...
سنگ صابونی، سنگی دگرگونی است که عمدتاً از تالک به همراه مقادیر مختلفی از کلریت، میکاها، آمفیبول ها ، کربنات ها و دیگر کانی ها تشکیل یافته است. به این ...
بیحان، وادی(درّهْ) وسیعی در یمن و نیز چندین محل دیگر در این کشور. این وادی با مساحت 456‘2 کم 2 و درازای 100 کم ، از شمال بیضاء تا بیابانهای رملة الس...