هض . [ هََ ض ض ] (ع مص ) شکستن چیزی را و کوفتن . (منتهی الارب ). شکستن . (تاج المصادر بیهقی ). شکستن و خرد کردن . (اقرب الموارد). || شکستن ، دون هد
۞ و فوق رض . || شتاب رفتن شتر. || به روش نیکو رفتن مردم . || برآغالانیدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).